درباره نویسنده:

ویکتوریا شواب، متولد ۷ ژوئیه‌ی ۱۹۸۷، رمان‌نویس مشهور ژانر فانتزی و تخیلی آمریکایی است. وی موفق شد مدرک خود در رشته‌ی هنرهای زیبا را در سال ۲۰۰۹  از دانشگاه واشینگتن در سنت لوئیس دریافت کند. هرچند که ویکتوریای جوان ابتدا به علم نجوم و اخترفیزیک علاقه زیادی داشت اما با گذراندن‌ تحصیلاتش در رشته‌ی هنر های زیبا و داستان نویسی مسیر زندگی‌اش به کلی تغییر کرد. قبل از فارغ‌التحصیلی، شرکت دیزنی امتیاز اولین رمان او را خرید. شواب به خاطر مجموعه‌ی «تبهکاران»، مجموعه‌ی «سایه‌های جادو» و داستان‌های کودک و نوجوان شناخته شده‌ است.

این نویسنده‌ی جوان تاکنون بیش از سی رمان در ژانر فانتزی از خود به یادگار گذاشته‌ است و با خلق شخصیت‌هایی دوست داشتنی و تأثیرگذار در داستان‌هایش، خود را به‌ عنوان یکی از نویسندگان صاحب سبک در این ژانر محبوب معرفی کرده‌ است. داستان هایی که هر کدام‌شان به‌صورت مجموعه یا مستقل به اکثر زبان‌های مهم دنیا ترجمه شده‌‌اند. و امتیاز ساخت فیلم بسیاری از آن‌ها را شرکت‌های بزرگ فیلم‌سازی خریده‌اند.

درباره کتاب:

این داستان از سفر به دنیای ارواح خبر می‌دهد و قهرمان قصه، اتفاق‌های عجیب و غریبی که در طول این مدت برایش می‌افتد را تعریف می‌کند.

در بخشی از کتاب می‌خوانیم:

“اکثر مردم فکر می کنند ارواح فقط شب ها،یا در شب هالوین که کل جهان تاریک و دیوارها نازک هستند ظاهر می شوند. اما در حقیقت ارواح در همه جا هستند.صرفا به این دلیل که شما ارواح را نمی بینید نمی توانید وجود آن ها را تکذیب کنید. سرکلاس تاریخ بودم که یک مرتبه احساس کردم چیزی مثل قطره های باران،تپ تپ تپ به شانه ام می زند.بعضی افراد به این حس چشم بصیرت و برخی شهود می گویند.همان حسی که درونت را غلغلک می دهد و مدام در گوشت زمزمه می کند یه خبرایی هست.”